▓█♦OnYx♦█▓
در نهان خانه ی جانم، گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید............... عطر صد خاطره پیچید..................... یادم امد که شبی با هم از کوچه گذشتیم پر گشودم و در آن خلوت دل خواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم............ تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت.... آسمان صاف و شب آرام... بخت خندان و زمان رام... خوشه ماه فرو ریخته در آب شاخه ها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ.............. همه دل داده به آواز شباهنگ................ یادم آمد تو به من گفتی از این عشق حذر کن لحظه ای چند بر این آب نظر کن............. آب آیینه ی عشق گذران است........ تو امروز نگاهت به نگاهی نگران است... این شعر قشنگ هم از * فریدون مشیری * بود که قبلا هم براتون ازش گذاشته بوودم...
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |